محل تبلیغات شما



Priceless

من از جهان دیگری به سمت ات آمده ام
و هر چه را که نام عشق بر آن است
برای ات آوردم .
تمام آن چه که غیر از تو بود سوزاندم
پس از تمام سال های عذاب و شک
خدای عشق مرا برگزید تا با تو
خمار خواب خراب تمام مردم را
در آفتاب خنده های رهای تو
تمام کنیم .



mb #beardfashion mb

ای کاش چو پروانه پری داشته باشم
تا گاه به کویت گذری داشته باشم

گر دولت دیدار تو درخانه ندارم
ای کاش که در رهگذری داشته باشم

از فیض حضور تو اگر دورم و محروم
از دور به رویت نظری داشته باشم

گویند که یار دگری جوی و ندانند
بایست که قلب دگری داشته باشم

از بلهوسی ها هوسی مانده نگارا
وان اینکه به پای تو سری داشته باشم

تاریک شبی گشت شب و روز جوانی
ای کاش امیدسحری داشته باشم

در مجلس ارباب تکلّف چه بگویم
در میکده باید هنری داشته باشم

بگذار که از دوستی باده فروشان
رگبار غمت را سپری داشته باشم

 هم صحبتی و بوس وکنارت همه گوهیچ
من از تو نباید خبری داشته باشم ؟

بسیار مکن ناله که این شعله عمادا
می سوزد اگر خشک و تری داشته باشم


longhairfordays:  Ben Dahlhaus THIS SEXY STUD HAS GORGEOUS HAIR AND I CAN ONLY IMAGINE WHAT THE REST OF THAT BODY LOOKS WITH HAIR OF GLORY

رفته بودی تو و دلمرده ز رفتارِ تو من                  
خوب شد آمدی ، ای کشته ی دیدار تو من

 ستمت گر چه فزون است و وفا کم ، غم نیست       
کم کَمَک ساخته ام با کم و بسیار تو من

هر دلی نیست عزیز دل من ، لایق صید                      
باش همواره تو صیاد و گرفتار تو من

این سه ارزانی هم باد الهی همه عمر                      
بختْ یارِ تو و تو یارِ من و یارِ تو من

هیچ دانی که در این دوری یک ماهه چه رفت         
یا چه دیدم ز غم و حسرت دیدارِ تو من

سال ها پیر شدم لیک جوان خواهم شد                    
لب نَهَم باز چو بر لعل شکربار تو من


Latest HD Movies #LatestMovies#HollywoodMovies#PunjabiMovies#BollywoodMovies#SouthIndianMovies#FullhdMovies#HollywoodHindiMovies

تو را رنجانده‌ام عزیزم
روح تو را از هم دریده‌ام

مرا درک کن
همه می‌دانند من که هستم
اما این من
برای تو مردی است
سوای مردها

در تو من
افتان و خیزان می‌روم
می‌افتم و سر تاپا شعله بر می‌خیزیم
تو حق داری
مرا ناتوان ببینی
 
و دست ظریف تو
ساخته از نان و گیتار
باید بر سینه‌ام آرام گیرد
زمانی که راهی نَبردَم
 
به این سبب است که
در تو سنگی سخت می‌جویم
دستان سختم را در خون تو فرو می‌کنم
تا سختی تو را بیابم
ژرفایی را که نیازمند آنم
و اگر تنها
خنده‌ی بلورین تو را بیابم
اگر چیزی نباشد
پای بر روی آن سفت می‌کنم

محبوب من
بپذیر
اندوه مرا و خشم مرا
دستان دشمن خوی مرا
که تو را اندکی نابود می‌کنند
تا شاید دگر بار برخیزی از خاک
همسو با نبرد های من


اگر به ناگهان تو نباشی
اگر به ناگهان تو زنده نباشی
من زندگی را ادامه خواهم داد

جرأت نمی کنم
جرأت نمی کنم بنویسم
اگر تو بمیری
من زندگی را ادامه خواهم داد
زیرا
جائی که انسان صدائی ندارد
صدای من آن جاست

وقتی سیاه پوستان را می زنند
نمی توانم مرده باشم
وقتی برادرانم را می زنند
باید با آن ها بروم
وقتی پیروز
نه پیروزی من
بلکه پیروزی بزرگ
می آید
هرچند گنگ
باید حرف بزنم

باید آمدنش را ببینم
اگر کورم
نه
مرا ببخش
اگر تو زنده نباشی
اگر تو ، عزیز
عشق من
اگر تو
مرده باشی
تمام برگ ها در سینه ام فرود می آید
و روحم شب و روز
بارانی خواهد بود
و برف قلبم را خواهد سوزاند

من باید
باسرما و آتش
با مرگ و برف
راه بروم
و پاهایم می خواهند قدم بزنند
به جائی که تو خفته ای
اما
من زندگی را ادامه خواهم داد
زیرا تو خواستی
بیش از هرچیز
من رام نشدنی باشم
عشقم
زیرا تو می دانی
من فقط یک مرد نیستم
بلکه همه ی مردان ام


به این در و آن در می زنم
یکی از این درها
رو به آغوش تو باز شود شاید
و سرانگشتانم
تنت را
نت به نت
بنوازند باید

هیزم بر آتش ِ نابودی‌ام نینداز
من آب از سرم گذشته است

در به درت می‌شوم
گور به گور اما نمی‌شوم
برای مُردن فرصت زیاد است
باید تو را
زندگی کرد


Why so serious
پاره‌ی کوچکِ تن‌ام
ای تنیده در اعماقِ وجودم
که چنین از سرما بی‌زاری
تنگ‌تر ، تنگ‌تر در آغوش‌ام بخواب

کبک در میان شبدرها به خواب می‌رود
گوش‌به‌زنگِ سگانی که پارس می‌کنند
اما صدای تنفسِ من ، آرامش تو را برهم نمی‌زند
تنگ‌تر ، تنگ‌تر در آغوش‌ام بخواب

ساقه‌ی کوچکِ لرزانِ گیاه
که از زندگی هراسانی
آغوشِ مرا رها مکن
تنگ‌تر ، تنگ‌تر در آغوش‌ام بخواب

من که همه‌چیز را از دست داده‌ام
از اندیشه‌ی خواب ، بر خود می‌لرزم
از میان بازوان‌ام دور مشو
تنگ‌تر ، تنگ‌تر در آغوش‌ام بخواب


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها