به این در و آن در می زنم
یکی از این درها
رو به آغوش تو باز شود شاید
و سرانگشتانم
تنت را
نت به نت
بنوازند باید
هیزم بر آتش ِ نابودیام نینداز
من آب از سرم گذشته است
در به درت میشوم
گور به گور اما نمیشوم
برای مُردن فرصت زیاد است
باید تو را
زندگی کرد
من از جهان دیگری به سمت ات آمده ام
تو ,میشومگور ,گور ,درت ,نمیشومبرای ,استدر ,درت میشومگور ,به درت ,میشومگور به ,به گور ,گور اما
درباره این سایت