محل تبلیغات شما

Why so serious
پاره‌ی کوچکِ تن‌ام
ای تنیده در اعماقِ وجودم
که چنین از سرما بی‌زاری
تنگ‌تر ، تنگ‌تر در آغوش‌ام بخواب

کبک در میان شبدرها به خواب می‌رود
گوش‌به‌زنگِ سگانی که پارس می‌کنند
اما صدای تنفسِ من ، آرامش تو را برهم نمی‌زند
تنگ‌تر ، تنگ‌تر در آغوش‌ام بخواب

ساقه‌ی کوچکِ لرزانِ گیاه
که از زندگی هراسانی
آغوشِ مرا رها مکن
تنگ‌تر ، تنگ‌تر در آغوش‌ام بخواب

من که همه‌چیز را از دست داده‌ام
از اندیشه‌ی خواب ، بر خود می‌لرزم
از میان بازوان‌ام دور مشو
تنگ‌تر ، تنگ‌تر در آغوش‌ام بخواب

من از جهان دیگری به سمت ات آمده ام

ای کاش چو پروانه پری داشته باشم

رفته بودی تو و دلمرده ز رفتارِ تو من

، ,تنگ‌تر ,آغوش‌ام ,کوچکِ ,خواب ,بخواب ,تنگ‌تر در ,در آغوش‌ام ,، تنگ‌تر ,آغوش‌ام بخواب ,مکنتنگ‌تر ،

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها